یوزپلنگی که هرگز طعم آزادی را نچشید
به گزارش وبلاگ وردپرس، این آخری ها شاید فهمیده بود آزادی در کار نیست. از قفسی به قفس دیگر. از فنسی به فنس دیگر. هیچ جا برایش آزادی نیاورد. شاید آزادی او مساوی بود با مرگش.
به گزارش عصر ایران، شنبه 8 بهمن 1401 بعد از خوردن وعده صبحانه رفت برای همواره. طعم آزادی را نچشید و طعم یک شکار و طعمه واقعی. هرگز آهو شکار نکرد. کاری که همه یوز های آزاد می نمایند.
خیلی از ما ایرانی ها یوز آسیایی را با کوشکی شناختیم. هر چند این آخری ها کمتر کسی از او یاد می کرد تا روزی که مرد.
سرنوشت کوشکی این یوزپلنگ آسیایی نر، از توران آغاز و به توران ختم شد.
طولانی ترین سکونتش مربوط به میاندشت بود در جاجرم خراسان شمالی. شش سال.
کوشکی نامش را از رضا کوشکی گرفت. سال 86 دو شکارچی کوشکی را از پارک ملی توران دزدیدند. چند ماهه بود. رضا کوشکی که فهمید با واسطه پیام فرستاد برای شکارچیان گویا به مبلغ 30 میلیون تومان او را از شکارچی ها خرید.
کوشکی کوچک از سمنان رفت به تهران. مدت کوتاهی درپارک پردیسان بود و بعد از شش سال زندگی در میاندشت. زمستان سال 1393 دوباره آمد پردیسان. این بار شده بود یک مرد بالغ. برای یک قرار عاشقانه می آمد. می آمد که با دلبر آشنا گردد.
در گزارش ویدیویی پیش رو سرنوشت کوشکی را ببینید.
منبع: فرارو