با احساس سربار بودن در بیمار چه کنیم؟

به گزارش وبلاگ وردپرس، بعضی از بیماران احساس می نمایند که زحمت و بارِ سنگینی را به خانواده خود تحمل می نمایند، وقت اطرافیان را می گیرند و هزینه های درمانی آنان فشار به خانواده شان وارد می نماید، در نتیجه دچار احساس گناه می شوند رنج می برند؛ اما

با احساس سربار بودن در بیمار چه کنیم؟

نویسنده: عبدالحسین رفعتیان

بعضی از بیماران احساس می نمایند که زحمت و بارِ سنگینی را به خانواده خود تحمل می نمایند، وقت اطرافیان را می گیرند و هزینه های درمانی آنان فشار به خانواده شان وارد می نماید، در نتیجه دچار احساس گناه می شوند رنج می برند؛ اما ابراز شادمانی از بعضی مسائل کوچکِ بیمار مثل این که او دیشب خوب خوابیده، یا امروز غذایش را خوب خورده، یا ازاین که توانسته مختصری انجام دهد، اثر این احساس بد را کاهش می دهد و در روحیه بیمار تأثیر بسیار مثبت و مناسبی دارد.

رفتار مهربان بیماردار، نوع گفتار و رفتار اطرافیان، و نشان ندادن خستگی ها، رنج بیمار را کاهش می دهد. اساساً نیازی نیست که بیمار از چند و چون هزینه درمان باخبر گردد، حتی اگر خودش آن را می پردازد.

معمولاً وقتی همراهان وارد اتاق بیمار می شوند، گویی جرئت نمی نمایند بگویند امروز بیرون رفتیم و به ما خوش گذشت، یا با دوستان مان حرف زدیم، خندیدیم یا به سینما رفتیم و چه فیلم خوبی بود، یا دو ساعت با دوستان مان در پارک گردش کردیم. این ها را پنهان می نمایند، چون می ترسند بیمار را ناراحت نمایند. در حالی که ممکن است خود بیمار هم دلش بخواهد اطرافیانش چنین سرگرمی ها و برنامه هایی داشته باشند، و از شنیدن این خبرها خرسند گردد. وقتی اطرافیان این گونه برخورد می نمایند در بیمار احساس گناه ایجاد می گردد، او فکر می نماید باری روی دوش اطرافیان است و این فکر او را آزار می دهد، چون نمی خواهد مانع زندگی عزیزانش باشد. اما بیمار اگر ببیند اطرافیان کم و بیش، و در حدِ امکان، به زندگی خودشان ادامه می دهند، روزنه امیدی برایش باز می گردد، احساس گناهش کاهش می یابد و از سنگینی بارش کم می گردد.

روحیه بیمار روی توان مبارزه کردنش با بیماری تأثیر زیادی دارد. روحیه خوب در کنار روش های مؤثر درمانی، عامل بسیار یاری نماینده ای برای کاهش دادن عوارض و علائم بیماری است.

روحیه بیمار به معنی میل او به زندگی است، و مقدار آن با نوع روابط او با نزدیکان و اطرافیانش ارتباط مستقیم دارد. یعنی اگر بیمار حس کند که اطرافیانش از زنده بودن او دلِ خوشی ندارند و از ته دل نمی خواهند زندگی او ادامه پیدا کند، و باری است بر دوش خانواده، یا حتی اگر حس کند از او قطع امید نموده اند، به تدریج میل به زندگی در او کاهش می یابد و روحیه اش ضعیف می گردد و دیگر برای مقابله با بیماری کوشش نمی نماید.

معمولاً بیماران به صورت غریزی و با یک نوع ارتباط ناخودآگاه که با نزدیکان شان دارند، متوجه احساسات آنان می شوند. بنابراین رفتار واقع بینانه، مثبت و امیدوارنماینده اطرافیان چه در ادامه زندگی و چه در پذیرش مرگ، به بیمار یاری می نماید. البته نباید این طور نتیجه گیری کرد که اگر هر روز با بیمار بگویند و بخندند، امید بیجا بدهند و جملات شاعرانه بگویند که: صبح بخیر ایران، به به زندگی چه زیباست و... معجزه می گردد و فرد سلامتی اش را به دست می آورد، این کارها فقط تأثیر اندکی برای تقویت روحیه بیمار دارند.

منبع مقاله :

رفعتیان، عبدالحسین؛ (1386)، همراهی نزدیکان در طول بیماری (چگونگی برخورد با بیماری های سخت درمان)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم

منبع: راسخون

به "با احساس سربار بودن در بیمار چه کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "با احساس سربار بودن در بیمار چه کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید